هنر چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید از دید کلی به بشریت نگریست، زیرا که هنر در جوهره وجود انسان نهفته است. انسان هم بعد مثبت دارد هم بعد منفی، پس هنر هم میتواند مثل خود انسان مثبت یا منفی باشد، گرچه ممکن است یک مسئله از دید کسی مثبت باشد که از دید دیگری منفیست و این یک مفهوم محض نیست.
برای درک بهتر هنر باید بگویم که هنر تمام ابعاد انسانی را در بر میگیرد و هیچ مرز و محدودیتی ندارد تنها کافیست از درون انسان تراوش کند و تبدیل به یک مفهوم شود.
هُنَر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که برای اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یکمفهوم، خلق میشود. امر هنری همیشه با زیبایی همراه نبوده ولی همواره با خلاقیت انسان همراه است. همچنین میتوان گفت هنر، توانایی و مهارت آفریدن زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص) و دیگر هنرهای صناعی (موسیقی، ادبیات، شعر، داستان، سینما و معماری) اشاره کرد.
در علوم طبیعی ، هنر بزرگترین و مهمترین گزینه برای زیبایی گرایی و زندگی متعادل است .
هنر را یک هنرمند دربر می گیرد .
گرایش هنری ، با درک ، احساس و…… سروکار دارد .
در علوم فلسفه و وجود ، هنر رابطه بسیار نزدیکی با متا فیزیک و اگزیستانسیالیسم و رئالیسم دارد .
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود» تعریف میکند. البته هیچ توافق جامعی از اینکه چه چیزی اساس هنر را تشکیل میدهد، وجود ندارد. ذات هنر و مفاهیم مرتبط، مانند زیبایی و خلاقیت، در شاخهای از فلسفه به نام فلسفه هنر و زیباییشناسی بررسی میشود. آثار هنر همچنین در رشتههایی مانند نقد هنری و تاری هنر نیز بررسی میشوند.
در یک طبقهبندی جدید بر اساس کتاب استراتژی بازاریابی هنر از مهدی خادمی میتوانیم تعاریف هنر را به دو دسته کارکردی و رویهای تقسیمبندی کنیم. کارکردیها عنوان میکنند که هنر برای تحویل یک هدف طراحی شدهاست و چیزی محسوب میشود که بتواند دارنده آن را در راه دستیابی به هدف کمک کند و وظیفه آن فراهم کردن تجربههای زیبایی شناختی لذتبخش است. در مقابل رویهگرایان عنوان میکنند چیزی به عنوان اثر هنری محسوب میشود که بر طبق فرمول یا فرآیندی مناسب ساخته شده باشد. صرف نظر از این که هنر چه هدف و مقصودی دارد، هنر میتواند در ابتدا کارکردی باشد اما در نهایت به صورت رویهای عمل کند.
مانرو بریسیدی (۱۹۸۲) یک تعریف کارکردی از هنر ارائه میدهد:
“اثر هنری ترکیبی از شرایط مورد نظر است که به منظور ارائه تجربههای زیباییشناختی ارزشمند قادر به نشان دادن ویژگیهای زیباییشناختی هنر باشد.”
پازولینی نیز میگوید:
“هنر وسیلهای است برای به نمایش گذاشتن یک ایده ذهنیِ خیلی خاص که حداقل ده نفر دیگر از آن اطلاع نداشته باشند.”
از موارد هنرهای ترکیبی، به عکسبرداری و نقاشی میتوان اشاره کرد.
کارکردیها، ارزش هنر را وابسته به ماهیت آن میدانند، تعریف رویهگرایان، صرفاً توصیفی بوده و مبتنی بر ارزیابی نیست. از تعاریف رویهای ارائه شده میتوان به تعریف دیگری اشاره کرد که یک تعریف سازمانی محسوب میشود. او در درجه اول اثر هنری را به عنوان «اثر تصنعی» و در درجه دوم به عنوان «مجموعه ای از جنبههای کلیدی که از طرف برخی از نامزدها برای قدردانی از افراد فعال در منظومه هنر اعطا میشود» میبیند.
هنر تنها چیزیست که در عان واحد میتواند هم خوب باشد هم بد، هم سفید باشد هم سیاه، هم روشن باشد هم تاریک، هم گوش نواز باشد هم گوش خراش.
برای مثال موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی راک آمریکایی را مقایسه کنید، هر دو هنر و از جوهره انسان تراوش شده و هر دو ارزشمند و هنری ست. اما از نظر انسانهایی که هنر موسیقی ایرانی گوش نواز است هنر موسیقی راک گوش خراش و برعکس. اما در مابین انسانهایی هستند که هم موسیقی ایرانی را گوش نواز میدانند هم موسیقی راک را و برعکس. پس هنر میتواند تمام ابعاد انسانی را در بر بگیرد. تعاریف زیادی از هنر وجود دارد اما درآخر میخواهم تعریف خود را از هنر به شما بگویم:
“هنر= ه ، ن ، ر، هستی-نیستی-رهایی”
تهیه و تدوین توسط آکادمی امیر فواد آرت